ترانهترانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

روياي زندگي مامان و بابا

سلام ترانه جونم اینم عکس لباسات

سلام عزیزم . بالاخره اینترنتمون وصل شد. اینم عکس لباسات..... اینارو مامان جون هفته پیش برات خریده. این ها هم همونایی هستن که از سایت next برات سفارش داده بودیم.   این یک مانتوی خوشگل هست برای 3 سال به بالات.....   اینم از چهارتا زیر دگمه دار برای یکسالگیت اینم لباسای تابستونیت برای 8 ماهگیت تا 14 ماهگیت  اینم دو تا شلوار بامزه برای 6 ماه اولت اینا هم سرهمی های از لحظه تولد تا 8 ماهگیت که تو زمستونه اینا هم لباسای یکسال و نیم تا 3 سالته ...
8 خرداد 1391

اینم عکس خریدهای دیشبت

این عکسا هم از خریدهای دیشبت هست عزیزم.   این ساک تعویضته که با اجازت یکرنگی گرفتم که به لباسای خودم بیاد. اینم کلاههای ترانه جون اینم عروسک آویزی این یک سارافون خوشگل به سلیقه خاله فائزه اینم یک پتوی نه چندان خوشگل.........آخه همشون زشت بودن!!!!!!!!!!!!!!! اینم پوشک نوزادی نوزادی اینم پد سینه اینم دو تا عروسک برای ترانه جون اینم آویز بالای تخت و پارکت ..........خاله فائزه اونقدر گشت که یک چیزی باشه هم خوشگل باشه هم به تخت و پارکت بیاد هم به تشک و پتوی توی تخت و پارکت بیاد..دستش درد نکنه راستی اینم دست بابایی هست که آویزو نگه داشته که من عکس بگ...
8 خرداد 1391

مامان جون خيلي برامون زحمت ميكشه

ترانه جونم بازم سلام. خوبي عزيزم؟ الان ميخوام يك كوچولو از زحمت هاي مامان جون برات بگم. مامان جون خيلي تو رو دوست داره و برات ذوق نشون ميده. با اينكه مريض احواله و خيلي سرش شلوغه و كمر درد و پادرد داره ولي براي خريداي تو خيلي ذوق نشون ميده و وقت ميذاره و سليقه به خرج ميده. براي منم كلي خياطي ميكنه. هر چي هم بهش ميگيم اينقدر به خودت زحمت نده گوش نميده و ميگه خودم دوست دارم اين كارا رو بكنم. خيلي نگران مامان جون هستم. خيلي فشار روشه. ولي همش به فكر اينه كه كاراي من و خاله و فائزه و خاله ساره رو انجام بده و از جون و دل مايه ميذاره. از خداي مهربون ميخوام كه همه ماماناي مهربون دنيا رو صحيح و سالم نگه داره تا سايهشون هميشه بالاي سر بچه هاش...
8 خرداد 1391

ترانه جونم ديشب هم كلي خريد كرديم

سلام دختر خوب و نازنينم. خوبي ماماني؟ يكم بدقوليمو ببخش عزيز دلم. راستشو بخواي تقصير من نبود. آخه قرار بود شنبه عكساي لباساتو برات بذارم توي وبت. راستشو بخواي شنبه عصر رفتم خونه خاله فائزه و مامان جون هم اونجا بود و لباسا رو با هم نگاه كرديم و چقدر كه ناز بودن. ساعت 9 هم اومديم خونمون و تا ساعت 11 از همشون عكس گرفتم و آماده كردم كه آپلودشون  كنم كه ديدم اينترنت خونه قطعه. يكشنبه بعد از نماز صبح هم كه چك كردم اينترنتي در كار نبود . بعدش تصميم گرفتم كه نرم سر كار و برم خونه خاله فائزه و با مامان جون يكم كارامونو بكنيم. خلاصه ديروز رو مرخصي گرفتم و با مامان جون سه تا تشك چه برات دوختيم يكي براي خونه مامان جون يكي براي مسافرت يكي هم ب...
8 خرداد 1391

خيلي خوابم مياد

سلام دختر خوشگلم. خوبي؟ اگر بدوني چقدر خوابم مياد. الان با بابايي صحبت ميكردم گفت زودتر از 4:30 نميتونه بياد دنبالمون.......من طاقت ندارم اين 45 دقيقه رو چي كار كنم ؟ داره پشت ميز خوابم ميبره . امروز هم كلا بيكار بودم و بيشتر حوصلم سر رفته.. اگر عشق ديدن لباساي تو نبود كه الان كه ميرفتم خونه ميگرفتم ميخوابيدم تا خود صبح. ولي اونقدر ذوق لباساي نازتو دارم كه فكر كنم تا ازشون عكس نگيرم و نذارم توي وبت نرم بخوابم. امروز داشتم با مامان جون صحبت ميكردم. داشتيم حساب ميكرديم كه خيلي كم وقت داريم براي كارا. آخه مامان جون اينا چهارشنبه دارن ميرن براي چهلم عموي خوبم . و ممكنه تا يك ده روزي نيان. بعدشم كه ديگه آخر خرداد هست و يك ماه به ورود تو باق...
6 خرداد 1391

سلام دخملييييييييي......لباسات اومده

سلام عزيز دلم خوبي ماماني؟ دختر گلم اين دور روز آخر هفته حسابي خسته شدم نميدوني . اين پروژه مسخره خيلي اذيتم كرد. ولي بالاخره امروز سحر ساعت 3 تمومش كردم و فرستادم . عوضش الان حسابي خواب آلود هستم و خسته . خونه حسابي به هم ريخته هست. و كلي كاراي تو هم مونده. ديشب بابايي هم با من بيدار مونده بود. تو هم گير داده بودي و لگد بارونم ميكردي. بابات ميگفت خوب دختر خسته شده ميخواد استراحت كنه تو نميذاري.......آره دخملي؟ ببخشيد گلم. ولي عوضش خبراي باحال دارم برات. امشب لباسهايي كه سفارش داده بوديم به دستمون ميرسه. امشب ازشون عكس ميگيرم و ميذارم توي وبلاگت عزيزم.خيلي مامانم تعريفشونو كرده ميگه خيلي خوشگلن. راستي دو سه هفته اي هست كه اذيت شدنام بي...
6 خرداد 1391

امشب بابایی نیست

سلام دختر گلم خوبی؟ امشب من و تو تنهایی هستیم. البته دایی هم هست ولی بابایی ماموریت هست. دیروز صبح زود از زیر قران ردش کردم و انشاالله امشب میاد. راستی من باید دیروز یک آمپول میزدم چون گروه خونی من منفی هست و بابایی مثبت ولی هنوز نزدم. انشاالله فردا میرم میزنم. عزیزم تا الان داشتم روی پروژه ای که گرفته بودم کار میکردم. ببخشید اگر اذیت میشی. فدات شم. الان دیگه میخوام  برم روی تخت و دوتایی با هم بخوابیم. خیلی دوستت دارم. بوس . شبت خوش.
3 خرداد 1391

سلام ترانه جونم دلم برات تنگ شده

سلام دختر قشنگم. ميدوني كه خيلي دوستت دارم. عزيز دلم چند روزه كه خيلي سرم شلوغه. از سر كار كه ميرسم خونه فرصت استراحت هم ندارم و فوري ميرم سراغ پروژه اي ك گرفتم. خيلي خسته هستم. منو ببخش . يكمش بخاطر خودخواهي خودم هست و يكمش بخاطر راحتي و آسودگي بيشتر سه تاييمون. الان سركار هستم و بقدري خوابم مياد كه چشمام ميره. دو سه روزه باهات حرف نزدم و قربون صدقت نرفتم. دو سه روزه كه با تكون خوردنات احساس شعف مثل قبل بهم دست نميده. خيلي دلم برات تنگ شده. شب ها اونقدر خسته ميخوابم كه تا صبح تقريبا يكي دوبار بيشتر بيدار نميشم. عزيز دلم اگر تاريخ 18 مرداد براي ورود تو به دنيا درست باشه حدود 2 ماه و نيم بيشتر نمونده. ولي من كارام خيلي مونده. خريدام سفارش...
1 خرداد 1391

سری بعدی خریدهای لوازم ترانه خانم

سلام ترانه جونم خوبی دخترم؟ این چند روز هم مثل همیشه لگدهای اساسی به من زدیاااااااااااااا............یادت باشه ها. تازه پنج شنبه ناهار خونه مامان بابایی بودیم بعد از ناهار شروع کردی لگدهای محکم زدن تا 2 ساعت هم ول کن نبودی . تازه به عمه نجمه هم لگد زدنتو نشون دادم...........دیدی چغلی کردم.............هههههههههههه حالا بذار عکسای یکسری دیگه از خریدها رو هم برات بذارم ببینم خوشت میاد یا نه........ این تخت و پارکت هست که دیشب با مامانم رفتیم خریدیم. اینو برات گرفتم بجای گهواره . هم سبک و جمع و جور هست برای جابجا کردن و حتی مسافرت و هم رنگش به سرویس خواب دم دستیت میاد گلم. انشاالله که مبارکت باشه و خوشت بیاد. اینم عکس...
29 ارديبهشت 1391

اینم عکس خریدهایی که برات تعریف کرده بودم

سلام عزیزم خوبی دختر گلم؟ امشب اومدم عکس خریدهایی که برات کرده بودم رو بزارم. البته خریدهایی که از مارک next برات کردم رو هنوز به دستم نرسیده که عکس بگیرم. انشاالله که خوشت بیاد گلم. چوب لباسی سرویس خواب دم دستی سرویس رو تختی   دور تختی یک جفت کفش برای یکسالگیت اسباب بازی برای توی حمام یکسری از لوازم بهداشتیت - برس - قاشق نرم - جا پستونکی - پستونک - ناخن گیر ذره بین دار - تب سنج - شیشه دارو شیشه آب میوه خوری و جغجغه های رنگی که به قول بابا مهدیت همینجوریشم سرمون میره دیگه چه برسه وقتی که داری با اینا بازی میکنی فلاسک آ...
27 ارديبهشت 1391