خيلي خوابم مياد

سلام دختر خوشگلم. خوبي؟ اگر بدوني چقدر خوابم مياد. الان با بابايي صحبت ميكردم گفت زودتر از 4:30 نميتونه بياد دنبالمون.......من طاقت ندارم اين 45 دقيقه رو چي كار كنم ؟

داره پشت ميز خوابم ميبره . امروز هم كلا بيكار بودم و بيشتر حوصلم سر رفته..

اگر عشق ديدن لباساي تو نبود كه الان كه ميرفتم خونه ميگرفتم ميخوابيدم تا خود صبح. ولي اونقدر ذوق لباساي نازتو دارم كه فكر كنم تا ازشون عكس نگيرم و نذارم توي وبت نرم بخوابم.

امروز داشتم با مامان جون صحبت ميكردم. داشتيم حساب ميكرديم كه خيلي كم وقت داريم براي كارا. آخه مامان جون اينا چهارشنبه دارن ميرن براي چهلم عموي خوبم . و ممكنه تا يك ده روزي نيان. بعدشم كه ديگه آخر خرداد هست و يك ماه به ورود تو باقي نميمونه . پس بايد كاراي اساسي مثل سفارش تخت و كمد رو تو اين هفته انجام بديم.

وسايل تزئيني اتاق و عروسك ها و يكسري لباس ديگه هم كه بايد سفارش بدم رو خودم هم شايد بتونم تنهايي برم دنبالش. ميخوام اگر بشه روي ديوار اتاقمون رو نقاشي كنم. احتمالا طرح يك گل به رنگ ياسي يا صورتي ملايم با ساقه هاي قهوه اي تيره.

سرويس كالسكه و كريرت هم كه هنوز معلوم نيست چيكار ميكنم. ديشب خواب ديدم از بس كه اينجور خريدها طول كشيده و داره دير ميشه خاله فائزه رفته و برات همه وسائل حمام و سبد لباس كثيف و سطل زباله و اينجور چيزا رو خريده . همشون صورتي خوشرنگ بودن كه خيلي خوشم اومده بود ازشون.

دخملي من ديگه كم كم برم آماده شم كه شايد بابايي برسه........ دوباره ميام برات مينويسم و عكس ميذارم. فعلا باااااااااااااااااااااي........صبر كن راستي اول دو سه تا بوس بده.........مااااااااااااااچ

آخي چسبيداااااااااا. فعلا بااااااااااي