ترانهترانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

روياي زندگي مامان و بابا

ادامه داستان مهد کودک

قبلا برات گفته بودم که دنبال مهد میگردم برات تا اگر خدای نکرده مجبور شم بزارمت مهد بهترین جا رو برات انتخاب کرده باشم. دوشنبه و سه شنبه رفتم سه تا مهد رو دیدم و صحبت کردم. مهد کودک تابان توی کوچه روانپور خیابون جردن: بسیار خوشبرخورد بودن- تا محل کارم پیاده 5 دقیقه راه هست.- ساعات کار از 7:30 تا 15:30 - شهریه 430 هزارتومان- ظرفیت 7 شیرخوار - سن شیرخواران از 6 ماه تا 18 ماه - تعداد مربی 1 - تعداد کمک مربی 1 محیط از نظر تمیزی (6 از 10)- برنامه های ویزه نوزادان (7 از 10)   مهدکودک چیستا کوچه سرو خیابون جردن: خوشبرخورد-تا محل کارم باماشین 5 دقیقه- ساعات کار از 7:30 الی 17:30- شهریه 450 هزار تومان- ظرفیت 10 شیرخوار ولی سه شیرخوار بی...
6 دی 1391

ترانه خانم غذا خور شد

ترانه کوچولوم. شنبه 2 دی ماه بردمت برای چک آپ ماهیانه پیش آقای دکتر مصاحب. وزنت 7/500 قدت 62 دور سرت42 بعد از معاینه آقای دکتر یک دستور مخصوص تغذیه نوزادان بهم داد و گفت میتوم بهت غذا بدم. منم از یکشنبه شروع کردم بهت فرنی میدم از روزی یک قاشق مربا خوری شروع کردیم و روزی یک قاشق بهش اضافه کردیم. تو هم که مثل همیشه عاشق خوردن همه چیز هستی و با ولع میخوری. منتها چون توی سرلاک خوریت میخوری و قاشق قاشق میره توی دهنت انگار اعصاب نداری و دوست داری تند تند بخوری هی غر میزنی. دفعه اول که داشتم بهت فرنی میدادم ازت فیلم گرفتم . دخترم خیلی کارات بامزه هست و عاشق شیطنت هات هستم.
6 دی 1391

مهدکودک

ترانه خانمم ....هنوز دارم با خودم کلنجار میرم که آیا برم سرکار یا نه.....راستشو بخوای تصمیم قطعی گرفته بودم که نرم. ولی اوضاع اقتصادی داغونه..اگر نرم.................... تا آخر سال باید دست و پا شکسته و نصفه و نیم کاره برم تا قراردادم تموم شه. یعنی از 8 بهمن باید برم سر کار که از مامان جون طاهره خواستیم بیان پیشت  و من هم صبح برم تا حدود 2 بعد از ظهر.....برای سال بعد هم باید یک فکری بکنم. یا بیخیال کار شم که واقعا سخته یا باید برم که از نرفتن سخت تره....... نمیدونی چقدر ناراحتم و دلهره دارم. آخه من چجوری شما رو ول کنم برم سرکار........ دو سه روزه توی اینترنت دنبال مهد میگردم تا خدای نکرده اگر مجبور شدم شما رو بزارم اونجا.......خیل...
4 دی 1391

بازم بردمت آتلیه

ترانه گلم امروز 27 آذر ساعت 12:30 وقت آتلیه داشتیم. با هم رفتیم. متاسفانه بابایی ماموریت بود و نشد که عکس سه تایی بگیریم. ولی چند تا عکس تکی شما رو گرفتیم و دو تا هم با من عکس انداختی. همین امروز هم عکسارو انتخاب کردم و قراره که فردا تحویل بدن . باورم نمیشه که اینقدر زود تحویل میدن خیلی آتلیه خوبی بود. به پیشنهاد خاله سمیه( مامان پندار جون ) رفتیم آتلیه سها.........خیلی همه چیز روی نظم و ترتیب بود. خاله مریم خانم عکاسی بود که ازت عکس گرفت و خیلی مهربون بود.اگر بدونی اونقدر عکساتو دوست داشتم که آخرش 18 تا عکس انتخاب کردم........خیللللللللللی گرون شد ولی اشکال نداره عوضش کلی قشنگ بودن........اگر فردا حاضر شد میرم میگیرم و در اولین فرصت اسکن...
27 آذر 1391

یکم دپرسم

ترانه خانمم توی سفر کیش کالسکتو با خودمون برده بودیم و خیلی بدردمون خورد و کلی ازش استفاده کردیم . واقعا عالی بود. ولی دیشب که از هواپیما پیاده شدیم و منتظر بار شدیم دیدیم که کالسکت با بار نیومده. خیلی نگران شدیم و به مسئول ها اطلاع دادیم . اونا هم پیگیری کردن و گفتن از این موارد زیاد پیش میاد ولی نگران نباشید تا چند روز آینده میاد . بعدشم یک فرم پر کردیم که اگر گم شده بود و به دستمون نرسید خسارت دریافت کنیم. خیلی ناراحتم آخه کالسکت هم خیلی خوشگل و با امکانات زیاد بود و هم خیلی گرون........میترسم گم شده باشه و پیدا نشه و خسارت هم بهمون ندن............. خیلی دوستش  داشتم . از صبح که بیدار شدم جای خالیشو خیلی حس میکنم چون هر روز شم...
26 آذر 1391

رفتیم کیش

ترانه گلم. از هفته پیش که بابایی چهار روز ماموریت جنوب بود همش میگفت الان خیلی هوا خوبه و برای مسافرت جنوب بهترین جاست تا اینکه بالاخره سه شنبه 20 آذر تونستیم تور ثبت نام کنیم و  برای پنج شنبه تا شنبه هتل و بلیط رفت و برگشت رزرو کردیم. پنج شنبه عصر ساعت 3 پروازمون بود .ساعت حدود 6 رسیدیم هتل.....از پارسال که دوست داشتیم بریم کیش برای دعوت شما به این دنیا و نشده بود به دلم بود که اگر یک روزی تونستیم، بریم هتل مارینا پارک.....بالاخره هم موفق شدیم. خیلی هتل خوب و زیبایی بود و کنار دریا هم بود و به پارک ساحلی مرجان نزدیک بود. همون شب اول شما رو گذاشتیم توی کالسکه و دو سه ساعت رفتیم لب دریا و پارک بعدشم تو برگشت رفتیم توی کافی شاپ کنار هتل و...
26 آذر 1391