ترانهترانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

روياي زندگي مامان و بابا

فعلا مرخصی گرفتم

1392/2/25 13:39
نویسنده : نرگس
313 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخمل کوچولوی ناز خودم که الان مثل فرشته های ناز خوابیدی و من وقت پیدا کردم بیام برات بنویسم.

راستشو بخوای خیلی وقته که نتونستم بیام اینجا و همش استرس داشتم که الان هر چی میخوام برات تعریف کنم یادم میره . راستشو بخوای بعد از کلی کلنجار با خودم در تصمیم گیری برای ادامه کار یا رها کردنش به هیچ نتیجه ای نرسیدم و متوسل شدم به استخاره و با توکل به خدا استخاره کردم برای استعفا که خیلی بد اومد ....تعجب

بخاطر همین درخواست مرخصی بدون حقوق دادم و با همکاری رئیس خوب و مهربون بخشمون و لطف معاونت طراحی مهندسی و مدیر عامل شرکتمون با مرخصی سه ماهه من موافقت شد و در مقابل من قول بازگشت به کار بعد از سه ماهو بهشون دادم.

یک پرستار خیلی خوب هم پیدا کردم که پرستار گل پسر یکی از همکارای شرکتمون بوده و حسابی از همه نظر تائیدش میکنه و من خودمم دیدمش و توکل به خدا قراره که از دوماهه دیگه توی نازنینو بسپرم دست ایشون. هرچند که هر روز که میگذره و وابستگیتو میبینم دلم نمیادناراحت

خلاصه اینکه از دوشنبه 16 اردیبهشت تا چهارشنبه 16 مرداد بنده در مرخصی از کار و در خدمت شما خانم کوچولو هستم.

دوشنبه 16 اردیبهشت رفتم سرکار که دیگه خداحافظی کنم و کارای آخرمو تحویل بدم بعدش که برگشتم با خاله فائزه رفتیم قم پیش مامان جون و باباجون و دیشب برگشتیم . بخاطر همین توی این مدت نتونستم بیام برات بنویسم. توی پست های بعدی خاطرات مهم و جالب این مدتو میام مینویسم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

زیتب مامان فرشته آسمونی امیرعباس
29 اردیبهشت 92 13:35
سلام نرگس جونم ...
انشالله همه چیز به خیری برات بگذره ...
کار خوبی کردی استعفا ندادی ...
انشالله که همیشه شاد باشین


سلام عزیزم مرسی لطف داری .........انشاالله برای شما هم همینطور