نه ماهگيت مبارك
سلام دخمل گل و خوشملم ......از چي بگم كه هر چي ميخوام بنويسم نميتونه توصيف كاراي بامزه و خنده دارت و پيشرفتت توي انجام كاراي جديدو بكنه......
عزيز دل شيطونم خيلي كارات بامزه شده.
هميشه توي خواب طاق باز ميخوابيدي و اصلا غلت نميزدي ولي دو سه هفته اي هست كه توي خواب دست به دست ميشي......عزيزم تصور كن يك دختر كوچولوي بامزه حدودا ده كيلويي و 70 سانتي از طاق باز خوابيدن خسته ميشه و روي دستش ميخوابه. بعضي وقتا هم كه دست بدست ميشي نصفه كاره جابجا ميشي و دستت ميمونه روي پيشوني و چشمت........فدات بشم عين آدم بزرگا شده طرز خوابيدنت.
موقعي كه ميخوام با قاشق بهت غذا بدم يا ميوه اگر مزش خوشايندت باشه تند تند دهنتو باز ميكني و مياري سمت قاشق و طبق عادتت كه وقتي شيشه ميخوري با پشت دستت ته شيشه رو فشار ميدي كه يك وقت در نره ميري ته قاشقو فشار بدي توي دهنت. بعضي وقتاش هم دست منو ميگري و ميكشي سمت دهنت كه قاشق زودتر بره توي دهنت. هر قاشقي هم كه ميخوري يكم دور خودت ميچرخي و هي من بايد جابجا شم بيام روبروت بشينم تا بتونم بهت غذا بدم.
ديروز حسابي كلافه بودي و هر وقت از پيشت ميرفتم با حالت ناله ماماماماما ميگفتي كه بيام پيشت .. حتي اجازه ندادي برم برات يك سوپ درست كنم. اونقدر ناز ماماماماماما ميگي كه آدم دلش ريش ميشه و هر چي دستمه ميزارم زمين و ميام تا شما رو بغل كنم.
دستتو به همه جا ميگيري و سعي ميكني بلند شي......ديروز ديدم بالاخره موفق شدي كه از من بالا بري و كوهنوردي كني تا بالاخره تونستي بايستي.
وقتايي كه نشستي همش چشم ميچرخوني تا نزديكترين چيزي كه دم دستته رو بگيري و بكني توي دهنت .......خيلي قشنگ بلدي خودتو حالت چهاردست و پا بدي و وسايلي كه ميخوايو برداري بعدم برگردي به حالت نشسته ولي از اون جايي كه يك رگ شيرازي داري سعي ميكني با اه يا اووهو گفتن از اطرافيانت بخواي كه وسيله اي كه ميخوايو بهت بدن.
ديروز كه داشتم نماز ميخوندم ديدم كه مهر منو نشونه گرفتي و چهار دستو پا شدي و بعدشم خودتو كش آوردي و دمر شدي تا بالاخره مهرمو دزديدي و با مثل اينكه حسابي هول شده بودي كه از دستش ندي ميخواستي بشيني و بخوريش ولي در حال سعي كردن براي نشستن صبر نداشتي هي ليسش ميزدي و چون سنگين و بزرگ بود نميتونستي راحت بشيني.....خيلي بامزه اي اينجور كه نگاش ميكردي و ليسش ميزدي انگار طلا پيدا كرده بودي
خيلي غذات زياد شده. قبلا نصف سوپي كه هر روز برات درست كرده بودمو ميخوردي ولي چند روزيه كه همه سوپو ميخوري حدود 5 وعده توي روز سوپ ميخوري
خلاصه كه كلي از با تو بودن لذت ميبرم...........................
راستي اين همه حرف زدم يادم رفت بگم كه ديروز نه ماهت تموم شد و من ميخواستم بيام بهت تبريك بگم ولي تا يك لحظه مياومدم پاي كامپيوتر غر ميزدي وقتي هم كه بغلت ميكردم و مينشوندمت پيش خودم كيبورد و موس از دستت در امان نبودن و خلاصه نتونستم برات پست بزارم اين شد كه الان كه سركارم اومدم بهت بگم.............
دختر نازم نه ماهگيت مبارككككككككككك