ترانهترانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

روياي زندگي مامان و بابا

پيشرفت هاي چشمگير و غافلگير كننده ترانه گلم

1392/2/4 11:19
نویسنده : نرگس
404 بازدید
اشتراک گذاری

ترانه خانمم فداي زرنگي ها و شيطنتت بشم كه در عين صبوري و مهربونيت اونقدر شيطنت داري كه نگو..

پيشرفت هاي قابل توجهت بعد از تمام شدن هشت ماهگيت ايناست....

-          يك هفته اي هست كه با سرعت غلت ميزني و دور خودت ميچرخي  و هر چي كه دورو برت هستو دوست داري بگيري بخوري

-          هر جا مينشونيمت سريع چشم ميگردوني ببيني چي از همه نزديكتره و سعي ميكني بگيريش و خودتو با حالت چهار دست و پا هول ميدي جلو و دوباره ميشيني تا بهش نزديك بشي و دستت بهش برسه...اگر با اين كار بازم دستت بهش نميرسيد خودتو دمر ميندازي و اونقدر خودتو كش مياري كه بالاخره دستت بهش برسه و اگر باز هم موفق نشدي و بجاي جلو رفتن دنده عقب رفتي شروع ميكني به غر زدن كه يكي بياد به دادت برسه...

-          فوق العاده به سيم و تلفن و كنترل و موبايل علاقه داري و بين همه وسايل و اسباب بازيهات انتخاب اولت اينا هستن.

-          يك چيزي كه ده روزي هست ياد گرفتي و من  ومامان جون كلي ذوق ميكنيم برات اينه كه وقتي بيتابي ميكني كه يا خوابت مياد يا از چيزي ناراحتي يا گرسنت هست يا دوست داري بغلت كنيم حالت گريه به خودت ميگيري و نگاه ميكني به من يا مامان جون و ميگي مامممممممممممممم فداي مامممممممم گفتنت بشم عزيزم . وقتي اينو ميگي هر كاري دستمه همون موقع ميزارم زمين  از ذوق اينكه صدام كردي.......شيرين ترين آواي دنيا كه شنيدم اينه......از اينكه احساس كنم صدام ميكني قند توي دلم آب ميشه و ميخوام پرواز كنم.........البته نميدونم واقعا ميدوني اسم من و مامان جون مامممممممم هست يا طبق عادت وقتي چيزي از ما ميخواي اينو ميگي ولي هر چي هست واقعا برام خوشاينده.

-          موقع قطره خوردن حسابي مقاومت ميكني مخصوصا آهن كه ميخوام بهت بدم ولي فداي تو دختر صبور و مهربونم بشم كه بعد از يك كوچولو سفت كردن خودت و فشار دادن لب و لثه هات به هم كه مقاومت ميكني من اين قطره هارو بهت ندم، كوتاه مياي و با عوض كردن قيافتو اخ و پخ كردن ميخوريش........

-          اونقدر شيطون و فضولي كه چه توي بقل باشي چه  روي زمين همش در حال پيچ و تاب خوردني كه يك چيزيو بگيري و اگر خطرناك باشه و از جلوي دستت برش داريم بدون اينكه اعتراض كني ميري سراغ چيز بعدي....

-          راستي ديشب بردمت براي چك آپ وزنت 9300 گرم بود و دو هفته پيش هم كه برده بودمت دكتر قدت 69 سانت و وزنت 9150 و دور سرت هم 46 بود........

-            بعد از عيد ديگه در حالي كه ايستادي به راحتي لبه ميز يا مبل يا دستاي كسي كه كنارته رو ميگيري و خودتو نگه ميداري و خودتو عقب جلو ميكني و آواز ميخوني... ولي خيلي ترسو و حواس جمع هستي چون به محض اينكه يكي از دستتات ول شه ميترسي و ديگه تكون نميخوري تا يك تكيه گاه ديگه براي دستت پيدا كني و اگر هم پيدا نكردي يواش ميشيني.. (البته جديدا سعي ميكني خيلي با احتياط بشيني )

-             دو روزه كه ميبينيم از حالت خوابيده يك پيچ به خودت ميدي و سعي ميكني بلند شي و بشيني . ولي هنوز موفق نشدي كامل بلند شي

-             خيلي وقته كه وقتي دو تا دستتو ميگيريم راحت تاتي ميكني .....اگر يك دستتو ول كنيم ديگه تاتي نميكني و تا دستتو به جايي گير ندي و مطمئن نشي كه نميافتي ديگه حركت نميكني.....اي دختر ترسوووووو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

♥ مامان آینده ♥
4 اردیبهشت 92 14:24
سلام عزیزم........!!!

خوبی؟!ترانه جون خوبه؟!

عزیزم خاله فداش شه حسابی پیشرفت کرده

با هرجمله ای که میخوندم تو ذهنم تصور میکردم ترانه رو...

باهات موافقم ...میتونم حس کنم چه شیرینه شنیدن زیباترین آوای دنیا،
مامممممم گفتن یه موجود ِ کوچولویی که از خودت به وجود اومده باشه...


سلام دوست خوبم...مرسي گلم خيلي لطف داري
انشاالله قسمت شما بشه هر وقت كه صلاحه