ترانهترانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره

روياي زندگي مامان و بابا

سه تایی رفتیم بیمارستان

1391/3/21 0:35
نویسنده : نرگس
471 بازدید
اشتراک گذاری

ترانه جونم بعد از موضوعی که صبح برات گفتم ، دوباره بعد از ناهار هم همون مشکل پیش اومد. با مشورت خاله ساجده زنگ زدم به خانم دکتر و داستان رو توضیح دادم و گفتم که امروز میام مطب ولی ایشون گفت برو بیمارستان بلوک زایمان تا همه چیز چک بشه.

زنگ زدم به بابایی و فوری اومد دنبالمون و رفتیم بیمارستان بهمن و من رفتم بلوک زایمان........خیلی استرس داشتم همش نگران بودم نکنه تو حالت خوب نباشه.

اول از همه صدای قلبتو گوش دادیم که خانم پرستار گفت عالیه . بعدشم فشارم رو گرفتند که 10 روی 6 بود . برام یک سونو انجام دادن که آقای دکتر گفت همه چیز  خوب و نرماله و مشکلت با استراحت حل میشه و البته تو گزارش آورد که تو دخملی.......

بعدشم یک ستی انقباض رحمی ازم گرفتن و خدا رو شکر همه چیز نرمال بود. خانم دکتر هم بهم تاکید کرد که 5 روز سرکار نرم و مرخصی استعلاجی بگیرم.

خیلی خوشحالم از اینکه که سالم هستی و مشکلی نبود. خانم دکتر گفت احتمالا بخاطر پیاده روی زیاد یا کار سنگین بوده . اتفاقا جمعه با بابایی رفته بودیم خرید و حدود دو ساعتی پیاده راه رفته بودیم.

خلاصه که به خیر گذشت. امیدوارم اینجور مشکل ها برای هیچ کس پیش نیاد. خیلی دوستت دارم. بوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

زهره
23 خرداد 91 13:05
دختر، خوب یه خبر میدادی!!! من نگرانت شدم!!! شمارت رو هم که نداشتم! خیلی مواظب خودت و دخملی باش ، بوس