شمارش معکوس تا تمام شدن مهلت مرخصی مامان
عزیز دلم از دیروز که چهار ماهه شدی همش دلم میلرزه......آخه اگر قرار باشه بعد از اتمام مرخصی زایمانم دوباره برگردم سرکار همش دوماه مونده. این دو ماه هم مثل این چهار ماه مثل برق میگذره... آخه من چه جوری دلم بیاد جیگر گوشمو ول کنم برم سرکار......حتی الانم که تو توی اتاق خوابیدی و من توی هال دارم برات پست میزارم دلم پیشته و دارم تند تند میتایپم که هر چه سریعتر بیام پیشت و منم بخوابم .........اصلا دلم نمیخواد برگردم سرکار دوست دارم توی خونه پیش تو بمونم و بهت خدمت کنم....دوست دارم طعم مهر مادری رو با تمام وجود بهت بچشونم........از طرفی اوضاع اقتصادی و مخارج زندگی جوریه که همه بهم میگن کارت حیفه که ولش کنی..... دعا کن خدا کمک کنه و تصمیم درستی بگیرم. دو راهی سختی هست با اینکه درست ترین راه که انتخاب خونه نشینی هست برام واضح و روشنه ولی مسائل مالی باعث میشن به اون راه نادرست ( البته از نظر من ) هم نیم نگاهی داشته باشم