ترانهترانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

روياي زندگي مامان و بابا

داستانهای واکسن چهار ماهگی

1391/9/9 1:08
نویسنده : نرگس
427 بازدید
اشتراک گذاری

ترانه گلم امروز با مامان جون طاهره رفتیم مرکز بهداشت که واکسنتو بزنیم.( آخه بابایی هفته دیگه چهار روز ماموریت داره بخاطر همین من هنوز خونه مامانم اینا هستم)

اولش که رسیدیم میدیدم بچه هایی که واکسن میزنن چقدر جیغ و داد میکنن کلی دلم کباب شد و میخواستم از همون جا برگردم و نزارم تو رو واکسن بزنن ولی بعدش با خودم میگفتم برات لازمه و باید تحمل کنیم.خلاصه نوبت تو شد.

خانم پرستار ازم پرسید که توی دوماهگی تب شدید یا بیقراری زیاد داشتی یا نه. منم گفتم هر چهار ساعت بهت استامینوفن میدادم و تب شدید نداشتی ولی بیقراریت زیاد بوده و حدود 12 ساعت کاملا ناآروم بودی و جیغ و داد میکردی.......خانم پرستار گفت پس اگر اینطور بوده ما فقط با مجوز پزشک واکسن براش میزنیم. برید با پزشک متخصص نوزادان مشورت کنین و مجوز کتبی بیارین.

 ما هم رفتیم پیش آقای دکتر متخصص و ایشون گفتن اگر بیقراریش زیاد بوده احتمال داره به جز سیاه سرفه حساسیت داشته و زدن این واکسن به مراتب خطرش بیشتر از نزدنشه.......ولی توصیه کرد که با دکتر خودت هم مشورت کنیم. بعدش زنگ زدیم به آقای دکتر مصاحب و داستانو تعریف کردیم و ایشون هم گفتن که نظر منم اینه که بجای سه گانه دوگانه بزنین. ........

راستشو بخوای خیلی نگرانت شدم . و خداروشکر کردم که اون خانم پرستار حواسش بود که ازم این سواالا رو بپرسه شاید واقعا واکسن سیاه سرفه برات مضر باشه. البته آقای دکتر مصاحب یکم از نگرانی درم آورد چون گفت که سیاه سرفه الان خیلی نادر هست و توی مناطقی که بهداشت خیلی پائینی دارن دیده میشه که نزدن واکسن درصد ریسک خیلی پائینی داره.........

البته امروز دیگه دیروقت شد و نتونستم ببرمت برای واکسن اگر خدا بخواد فردا میبرمت......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

♥ مامان آینده ♥
9 آذر 91 17:09
واقعا آفرین به خانوم پرستار که حواسشن بوده...

انشاله که هیچوقت هیچگونه مشکلی واسه ترانه جون پیش نیاد...


مرسی عزیزم