ترانهترانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

روياي زندگي مامان و بابا

تعریف از هر دری

1391/7/24 15:01
نویسنده : نرگس
489 بازدید
اشتراک گذاری

ترانه جونم دختر گلم. این روزا هر چی میگذره هم بزرگتر میشی و هم شیرین تر و بامزه تر.

خنده هات خیلی خوشگله و من عاشقشم. گریه هات یکم بیشتر از قبله . نازکردنات زیاد شده.

تازه وقتی سیری و سرحالی وقتی باهات صحبت میکنم با زبون خودت جواب میدی . وای که از حرف زدن با تو سیر نمیشم.

عاشق اینم که تا بیدار میشی بغلت کنم و بهت رسیدگی کنم. عاشق نگاه کردناتم . عاشق کنجکاویتم که وقتی بغلت میکنیم و راه میریم دور و برت رو ورانداز میکنی و با دقت همه چیزارو بررسی میکنی.

وای از دست تو که عاشق نور مهتابی هستی. دو سه بار توی این مدت برای بعضی چیزا ذوق صدادار کردی. مثلا یک بارش وقتی بود که بابایی اومد که باهات حرف بزنه.

وقتی روی تخت من هستی و دارم عوضت میکنم دیدم که به اسباب بازیهایی که توی دکور و روبروت هست نگاه میکنی و میخندی. وقتی نگاهتو دنبال کردم حدس میزنم که به عروسک گاو صورتیت میخندی.

عاشق اون نخود شدنت موقع گرسنگیتم که تا از خواب بیدار میشی امون نمیدی و میخوای فوری سیر شی.

وای که دارم باهات عشق میکنم و زندگی عالیه.....نمیخوام بدون تو بودنو. خیلی خیلی خیلی دوستت دارم عشق من.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)