ترانهترانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

روياي زندگي مامان و بابا

وقتی اولین بار سه تایی با هم رفتیم دکتر

1390/9/14 9:01
نویسنده : نرگس
463 بازدید
اشتراک گذاری

سلام رویای کوچولوی من.. خوبی گلم؟

از وقتی اومدی تو دل مامانی خیلی من و بابا خوشحالیم..

شنبه هم که با هم سه تایی رفتیم دکتر. خانم منشی باباتو راه نداد بیاد تو...آخیییییییی....انشاالله دفعه بعد باباتم بتونه بیاد.

رفتیم تو وقتی نوبتمون شد و جواب آزمایش رو نشون خانم دکتر دادیم..خانم دکتر کلی تبریک گفتن بهمون و گفتن معلومه که نی نی خوب چسبیده به دلت....هههههههه....فدات شم خیلی باحالی.

بعدشم عکس کوچولوی تو رو که شبیه یک توپ بودی توی مانیتور دیدم .......خیلی ناز و کوچولو بودی..

خیلی دوستت دارم عزیز دلم....خانم دکتر بهم گفت که سه شنبه هفته دیگه برم و صدای قلب کوچولوتو ( اگر خدا بخواد ) بشنوم..خیلی منتظر اون روز هستم...

الان بابات کنار دستم نشسته هی حرف میزنه و من هی یادم میره چی میخواستم بهت بگم....

عزیز دلم دیشب هم سه تایی برای اولین بار رفتیم روضه امام حسین...آخه امروز روز تاسوعاست..

دیشب خیلی برای تو دعا کردم.

 

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامانی فری
14 آذر 90 11:03
خوشحال میشم به وب من سر بزنین درخواست یه مادربزرگ که برای نوه گلش وبلاگ نوشته
ناشناس
22 آذر 90 0:13
الحق که پدر و مادر برای بچه یا بچه هاشون از هیچ چیز دریغ ندارن واقعا با خوندن احساس این مادر برای بچه نیومدش حس دلتنگی بهم دست داد... افسوس افسوس...