وقتی اولین بار سه تایی با هم رفتیم دکتر
سلام رویای کوچولوی من.. خوبی گلم؟
از وقتی اومدی تو دل مامانی خیلی من و بابا خوشحالیم..
شنبه هم که با هم سه تایی رفتیم دکتر. خانم منشی باباتو راه نداد بیاد تو...آخیییییییی....انشاالله دفعه بعد باباتم بتونه بیاد.
رفتیم تو وقتی نوبتمون شد و جواب آزمایش رو نشون خانم دکتر دادیم..خانم دکتر کلی تبریک گفتن بهمون و گفتن معلومه که نی نی خوب چسبیده به دلت....هههههههه....فدات شم خیلی باحالی.
بعدشم عکس کوچولوی تو رو که شبیه یک توپ بودی توی مانیتور دیدم .......خیلی ناز و کوچولو بودی..
خیلی دوستت دارم عزیز دلم....خانم دکتر بهم گفت که سه شنبه هفته دیگه برم و صدای قلب کوچولوتو ( اگر خدا بخواد ) بشنوم..خیلی منتظر اون روز هستم...
الان بابات کنار دستم نشسته هی حرف میزنه و من هی یادم میره چی میخواستم بهت بگم....
عزیز دلم دیشب هم سه تایی برای اولین بار رفتیم روضه امام حسین...آخه امروز روز تاسوعاست..
دیشب خیلی برای تو دعا کردم.