ترانهترانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

روياي زندگي مامان و بابا

ترانه جونم خوابتو دیدم

1391/4/21 8:44
نویسنده : نرگس
672 بازدید
اشتراک گذاری
  • سلام ترانه زندگیم. خوبی مامان؟

اگر بدونی دیشب چه خوابی دیدم؟ خواب دیدم باردارم مثل الان و توی خونمون دارم راه میرم که یکدفعه خودتو کش و قوس دادی و جفت کف پاهای ناز و کوچولوتو چسبوندی به دلم که قشنگ حتی انگشتای پاتم معلوم بود. منم از روی شکمم گرفتمشون و به خاله فائزه و خاله ساره که اونجا بودن نشون دادم. بعدشم اومدی بیرون شکمم و یک جمله کوچولو گفتی . نمیدونی چه صدای نازک و قشنگی داشتی. بعد با خاله ها گفتیم حالا که موقت اومدی بیرون ببینیم قیافت چه جوریه. نگاه کردم به نظرم اومد مدل چشمات شبیه بابایی هست. رنگ چشمات عسلی بود ولی از بابات یکم روشنتر.موژه هات به خودم رفته بود. بلند و فردار. خیلی خوشگل بودی. استخون بندی ظریف و کشیده ای داشتی . انگشتای دست و پات بلند و کشیده بود. یکم لاغر بودی ولی توی خواب میگفتیم خوب هنوز جنینه بخاطر همین یک کوچولو لاغری. بعدشم دستامو باز کردم به طرفت و گفتم بیا توی بغلم مامانی . تو هم پریدی توی بغلم. بعدشو دیگه یادم نیست. فکر کنم دیگه از خواب پریدم.

نمیدونی اونقدر ناز و خوشگل بودی که همش منتظر بودم صبح بشه و برای بابایی تعریف کنم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)